دانلود فیلم رایگان اهنگ
نوشته شده توسط : مرتضی

این قضیه جالب توی مشهد اتفاق افتاده:


راننده تاکسی بدون مسافر داشته میرفته،یهو کنار خیابون یه مسافر مرد با قیافه ی مذهبی میبینه کنار میزنه سوارش میکنه و مسافر صندلی جلو میشینه.

یه دقیقه بعد مسافر از راننده تاکسی میپرسه:آقا منو میشناسی؟

راننده میگه: نه

چند متر جلوتر راننده واسه یه مسافر خانوم که دست تکون میده نگه میداره و خانومه عقب میشینه.

مرد مسافر دوباره از راننده میپرسه منو میشناسی؟

راننده میگه: نه شما ؟

مسافر مرد میگه: من عزرائیلم

راننده میگه: برو بابا اُسکول گیر آوردی !!!

یهو خانومه از عقب به راننده میگه: ببخشید آقا شما دارین با کی حرف میزنین؟

راننده تا اینو میشنوه ترمز میزنه از ترس فرار میکنه!!!

بعد زن و مرده با هم ماشینو میدزدن.

ب افتخار ایرونیا که تو دزدی دست همه دنیا رو از پشت بستین!!

وطنم پاره تنم...

 



:: موضوعات مرتبط: خبر های پر بیننده , ,
:: برچسب‌ها: این قضیه جالب توی مشهد اتفاق افتاده ,
:: بازدید از این مطلب : 929
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 20 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی
تاریخ انتشار : شنبه 20 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ...
ﻏﻤﮕﯿﻨﻢ ﻣﺜﻞ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺳﻔﺮ ﭘﺎﺭﯾﺴﺶ ﮐﻨﺴﻞ ﺷﺪﻩ
ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻧﻤﯿﺬاره ﺳﯿﺒﯿﻼﺷﻮ ﺑﺮﺩﺍﺭﻩ...

 

.......................................................

ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺎﻱ ﻣﻦ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻳﻲ
ﻣﻴﺮﻳﺰﻩ بابام ﻣﻴﮕﻪ ﻣﮕﻪ ﻛﻮﺭﻱ...

 

 

 

 

 


.ﺍﻣﺎ ﭘﺎﻱ بابام ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ
ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﻣﻴﮕﻪ ﻛﺪﻭﻡ ﺧﺮﻱ ﺍﻳﻨﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ...

:: موضوعات مرتبط: گلچین بهترین جوکها , ,
:: برچسب‌ها: گلچین بهترین جوک ها سری 2 -18 تیر 94,جوک لاين ,جوک توپ , جوک ضد حال, جوک باحال , جوک سرکاري, جوک پسته , جوک پرايد ,جوک ايران خودرو , جوک يارانه, جوک محلي, جوک حال بهم زن , جوک ,اينترني, جوک حج, جوک ضد حال , خريد وي پي ان , فروش وي پي ان , جوک هاي مخصوص بهترين جوک هاي لاين گروهاي لاين بهترين, جو ک هاي لاين , گلچيني از بهترين جوک هاي اينترنت , vpn kerio pm9 , tunnel+ ,جوک ايرانسلي , جوک همراه اول , جوک رايتل جوک جي ,ال ايکس , جوک پشمک حاج عبد , جوک خيانت ب ايرانسل, گروه لاين دانلود فيلم د انلود فيلم عاشقانه , دانلود نرم افزار ,
:: بازدید از این مطلب : 926

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 20 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: بهترین عکس های طنز , ,
:: برچسب‌ها: عکس های برتر طنز سری 1 , عکس های بامزه خنده دار ,
:: بازدید از این مطلب : 931
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

شاعر میگه: “برخیز و مخور غم جهان گذران” ولی همینکه پا میشی میگه: “بنشین و دمی به شادمانی گذران” کلا گرفتن مارو...!!! 

 

 

.....................................................

ژاپون گفت جامی که یه پای نیم نهاییش ایرانِ بزرگ نباشه بدرد نمیخوره! بریم خونه بقیه ی سریال سوباسا رو تماشا کونیم

 

...........................................................

تيم هاي ليگ برتر افغانستان:

خشخاش گستر كابل،
ترياك سازي قندهار،
مناطق حشيش خيز جنوب،
اتلتيكو وزيرستان جنوبی،
اف سي طالبان،
فجرشهيد بن لادن هرات،
الاتحاد قاچاقچيان جلال اباد،
هروئين مباركه كابل
صنعت ناس هرات

 

..................................

 

دختره زنگ میزنه پیتزا فروشی
میگه ببخشید یه دونه پیتزا می خواستم .فروشنده میگه:
به نام ...؟؟؟دختره میگه وای خاک عالم ببخشید...به نام خدا... یه دونه پیتزا می خواستم
.
.
.
میگن فروشنده رفته زیر میز ،نور که بهش میرسه جیغ میکش

 

 

.................................................

ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﯼ ﺩﻭ ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﯽ :

ﺳﻼﻡ ﺟﺎﺳﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﺷﮑﺎﺭ ... ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ

- ﻫﻪ ﺁﻣﻮ ... ﺣﺎﻻ ﭼﯽ ﺯﺩﯼ؟؟

3 ﺗﺎ ﺯﺭﺍﻓﻪ 2 ﺗﺎ ﺑﺒﺮ 4 ﺗﺎ ﺷﯿﺮ 1 ﺩﻭﻧﻪ ﻓﯿﻞ ...

- ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ... ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ؟؟؟

ﻣﮕﻪ ﺑﺎ "ﯾﻪ ﺗﯿﺮ" ﻣﯿﺸﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻢ ﺯﺩ؟؟؟

- ﻭلک ... ﺁﺑﺮﻭﻣﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻔﻨﮕﻢ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟

 

...............................................

اگر مخفی کردن سیب زمینی سرخ کرده تو فر اجاق گاز رو نادیده بگیریم

آره میشه گفت رفیق بی کلک مادر!

...................................................................

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺰﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺗﺮﮎ ﻭ
ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ
ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﺪﻡ .....
ﻻ ﻣﺼﺐ ﺧﻌﻌﻌﻠﯿﯿﯽ ﮐﻼﺱ ﺩﺍﺭﻩ ....... !
ﻓﻌﻼ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻣﺰﻩ ﭼﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﻭﻍ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ
ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﺪﻡ ..

........................................................

يارو پدرش تو بستر مرگ بوده ميگه بيا بشين کنارم کارت دارم
بعد يه چوب مي ده دست پسرش.
پسره هم که مي خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو مي شکنه.
پدره سکته مي کنه درجا ميميره.
مامانش ميگه خاک تو سرت اين ساز ني از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسيده بود!

 

...............................................

 

طرف قصاب مياره يه گوسفند براش سر ببره،
بهش میگه:میخوام برام تیکه تیکِش كنى برا کِباب؛قورمه و ديزى،كله پاچه شم
تِميز كن بچه ها دوس دارن، روده و مَعدشم بذا كنار برا سیرابی؛پوستشو باخودت نبِريا!میخوام سجاده درست کنم،
پشكلاشم برا باغچه،آشغالاشم برا گربه، با استخوناشم سوپ میپزیم.
به اينجا كه مى رسه گوسفنده يه نگاهى به یارو مى ندازه و میگه:
لعنتی میخوای صدامم ضبط کن بذار برا زنگ موبایلت!

...........................................

- --سلامتى دخترى که تو خيابون بنز براش بوق زد ، سرشو انداخت پايين و به راننده گفت : گمشو ,کصافط من پسرم ، فقط موهام بلنده ، يکمم زير ابرو برداشتم !!! 

 

............................................................

 

ﺑﻪ ﮐﺎﻓﻪ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ

ﻧﮕﺎﻩ ﺳﻨﮕﯿﻨﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺯﺭ ﻧﺰﻥ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ یه ﻫﻔﺘﺲ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﺷﺪﻩ
:)))))))))

............................

وقتي بچه بوديم زنگ يه خونه رو که ميزديم در نميرفتيم،

واميستاديم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد ميشديم!

اونم محاسبه ميکرد با خودش ميگفت :

کسي که زنگ رو زده الان رسيده سر کوچه پس اينا نيستن!!

از همون طفوليت علم فيزيکمون خوب بود :|

.............................

 

ینی شیطونه میگه برم در خونه همسایه رو بزنم بگم منو به فرزندی قبول کنید
لامصبا بیس چارساعته کولرشون روشنه

....................................

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: گلچین بهترین جوکها , ,
:: برچسب‌ها: 11 جوک بر تر تیر ماه 94, بهترین جوکها ,گلچین بهترین جوکها, برترین جوکها , جوکهای جدید 94 , بهتریخای جوک , ,
:: بازدید از این مطلب : 934
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

 

 

 

 

بگذارید با ناسا شروع کنیم. فضانوردانی که در سفینه‌ی آپولو ۱۱ بودند چیزهای عجیبی از یک شیء پرنده ناشناخته گزارش کردند که در نزدیکی آن‌ها پرواز می‌کرد. ابتدا آن‌ها تصور کردند که این شیء پرنده راکت S4B است که از سفینه جدا شده، اما بعد از این‌که متوجه شدند این شیء عجیب در فاصله ۶۰۰۰ مایلی آن‌ها پرواز می‌کند شاخ در آوردند. تا به امروز، هیچ یک از دانشمندان رده بالا و کارکشته‌ی ناسا نتوانسته‌اند هیچ توضیح محکمه پسندی ارائه بدهند مبنی بر این‌که آن شیء چه بود. حتی باز آلدرین معروف که در این مأموریت حضور داشت هم اعتراف کرده چیزی به چشم خود دیده که تا به حال نظیرش را ندیده بوده. (اسم باز آلدرین از مجموعه کارتون‌های داستان اسباب بازی‌ها به گوش‌تان آشناست).



:: موضوعات مرتبط: ماو وفرازمینی ها , ,
:: برچسب‌ها: وجود فرازمینی ها ,
:: بازدید از این مطلب : 932
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

عمو سبزی فروش و امپراتور آلمان

داستانی که در زیر نقل میشود مربوط به دانشجویان ایرانی است که در دوران سلطنت ((احمد شاه قاجار)) برای تحصیل به آلمان رفته بودن :
(( ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که زمان احمد شاه در آلمان تحصیل میکردیم.
روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام کرد که همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراتور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوردیم که عده ما کم است. گفت : اهمیتی ندارد. از برخی کشور ها فقط یکیدانشجو در این جا تحصیل میکند و همان یک نفر، پرچم کشور خورد را حمل خواهد کرد، وسرود ملی خود را خواهد خواند.
چاره ای نداشتیم . همه ایرانی ها دور هم جع شدیم وگفتیم ما که سرود ملی نداریم، واگر هم داشته باشیم،آن را حفظ نیستیم . پس چه باید رد ؟ وقت ه نیست که از ایران واز کسی بپرسیم!!
به راستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم.یکی از دوستان گفت: این ها که فارسی نمیدانند.چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و بگوییم همین سرود ملی ماست، کسی نیست که سرود ملی مارا بداند واعتراض کنید.
اشعار مختلفی که از سعدی و حافظ میدانستیم، باهم تبادل کردیم. اما این شعر ها اهنگین نبودند ونمیشد آن هارا به صورت سرود خواند.
بلاخره من گفتم : بچه ها ، عمو سبزی فروش را همه بلدید؟
گفتند:آره. گفتم:همین آهنگین است، وهم ساده وکوتاه . بچه ها گفتند:اخر عموسبزی فروش که سرود نمیشو! گفتم: بچه ها گوش کنید! و خودم با صدای بلندو خیلی جدی شروع به خواندن کردم :
عمو سبزی فروش .... بعله ...سبزی کم فروش.... بعله ... سبزی خوب داری؟... بعله... . فریاد شادی از بچه ها برخاست و شروع به تمرین کردیم . بیشتر تکیه شعر روی کلمه ((بعله))بود که همه با صدای بم و زیر میخواندیم.همه ی شعر را نمیدانستیم. با توافق همدیگر، ((سرود ملی)) به این صورت تدوین شد :
عمو سبزی فروش! ... بعله ... سبزی کم فروش !... بعله ... سبزی خوب داری؟... بعله .... عمو سبزی فروش ! .... سیب کالک داری ؟ .... زالزالک داری ؟ ... بعله ... سبزیت باریکه ؟ ... بعله ... شبهات تاریکه ؟ ... بعله ... عمو سبزی فروش ! ... بعله....
این را چند بار تمرین کردیم . روز رژه با یونی فرم یک شکل و یک رنگ از مقابل امپراتور المان ،((عموسبزی فروش)) خوانان رژه رفتیم .
پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند .از ((بعله)) گفتن ما همه به هیجان آمده بودند و ((بعله)) را با ما تکرار میکردند ، صدای ((بعله )) چنان در استادیوم طنین انداز شده بود که امپراتور هم با ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به خیر گذشت . ))
هنر نزد ایرانیان است و 
بس!!!

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اخبار طنز , خبر های پر بیننده , ,
:: برچسب‌ها: عمو سبزی فروش و امپراتور آلمان,سبزی کم فروش,عمو سبزی فروش, ,
:: بازدید از این مطلب : 1010
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

4 قدم برای از بین بردن چربی بالای ناف 
داشتن برخی از چربی‌های شکم طبیعی است، و بخشی از اندام طبیعی و سالم شما بحساب می‌آید. اگر شما چربی شکم زیادی دارید، می‌توانید از همان روشهای کلی که برای کاهش وزن بکار می‌بردید، برای آب کردن چربی شکم هم استفاده کنید.

چطور چربی بالای ناف را صاف کنیم؟
بعلاوه اگر عضلات زیر توده چربی شکمتان را تقویت کنید و خاصیت ارتجاعی پوستتان را افزایش دهید، بهتر می‌توانید شکمتان را صاف کنید.
قدم اول :
رژیم غذایی‌تان را به یکی از رژیم‌هایی که باعث کاهش وزن می‌شوند تغییر دهید. غذاهای پرکالری و پر چرب را با میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل و پروتئین بدون چربی جایگزین کنید. به گفته‌ی مرکز بهداشت دانشگاه ایلینویز، مصرف کالری‌تان را متعادل کنید و تا زمانیکه این کالری تغییر می‌کند، به همراه آن ورزش کنید. نتیجه نیم تا یک کیلوگرم کاهش وزن در هفته است.

 

قدم دوم :
با انجام حداقل ۱۵۰ دقیقه ورزش‌های کاردیو با شدت متوسط در هفته، کالری و چربی بیشتری بسوزانید. انجمن ورزش آمریکا، توصیه می‌کند که برای کاهش وزن کلی ورزش کنید، زیرا کاهش وزن فقط در یک ناحیه از بدن ممکن نیست.

 

قدم سوم :
نوعی از تمرینات قدرتی را انجام دهید که گروه عضلات بیشتری را تحت تاثیر قرار دهد، از جمله عضلات شکم. عضلات محکم شکمی، می‌توانند ظاهر پوست شل را بهتر کنند. افزایش توده‌ی عضلانی نیز به شما کمک می‌کند که کالری بیشتری بسوزانید. حداقل دو تا سه بار در هفته تمرینات قدرتی انجام دهید.

قدم چهارم :
همراه با افزایش فعالیت فیزیکی‌تان، مصرف مایعات خود را نیز افزایش دهید. آبرسانی مناسب به همراه تغذیه از یک رژیم غذایی سالم، به سلامت پوستتان کمک می‌کند. پوست سالم پس از کاهش وزن، راحت‌تر جمع می‌شود و به شما کمک می‌کند که شکم صاف‌تری داشته باشید.

 

 



:: موضوعات مرتبط: پزشکی , ,
:: برچسب‌ها: چطور چربی بالای ناف را صاف کنیم؟,4 قدم برای از بین بردن چربی بالای ناف ,خاصیت ارتجاعی پوستتان را افزایش دهید ,
:: بازدید از این مطلب : 836
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

 

 

دختری با ذهن زیبا..

ليزی ولاسكوئز (Lizzie Velasquez) زنی ۲۳ ساله است.
شاید باور نکنید اما او هفت سال است که به عنوان یک سخنران انگیزشی فعالیت دارد.
“زیبا باش، خودت باش” (Be Beautiful, Be You) نام اولین کتاب اوست،
او در این کتاب در کنار خاطره‌هایش تلاش می‌کند انسان‌ها را در عشق توانمند سازد و به آن‌ها بیاموزد خودشان را همان‌طور که هستند بپذیرند.
لیز یک بیماری بسیار نادر دارد که تنها ۲ نفر در جهان به این بیماری مبتلا هستند. او بدون بافت چربی به دنیا آمد.
دلیل آن این است که بدن او در ساخت بافت‌های چربی و ماهیچه‌ای ناتوان است. این به این معنی است که بدن اين زن هرگز چربی ذخيره نمی‌کند، عضله‌ای نمی‌سازد و وزنی اضافه نمی‌کند.
با این عملکرد بدن او قادر به ذخیره کردن انرژی نخواهد بود و مجبور است هر ۱۵ دقیقه غذا مصرف کند.
هم‌اکنون وزن او ۲۶ کیلوگرم است.
بعد از انتشار فیلمی کوتاه از او در یوتیوب لقب “زشت‌ترین زن جهان” را به خود گرفت. حتی عده‌ای بعد از مشاهده‌ی این ویدیو به او پیشنهاد خودکشی دادند!
اما او باور داشت که می‌تواند کارهای شگفت‌انگیزی انجام دهد! او مشتاق بود خودش را به انسان‌هایی که به او خیره شده بودند معرفی کند.
لیزی تصمیم گرفته بود چهار هدف را در زندگی خود محقق کند:
۱. خود را به عنوان یک سخنران توانمند در تشویق دیگران به پیشرفت و زندگی معرفی کند.
۲. تحصیلات عالی بیاموزد.
۳. تشکیل زندگی دهد و برای خود شغلی مناسب داشته باشد.
حالا او در ۲۳ سالگی، هفت سال است كه بيش از ۲۰۰ كارگاه آموزشی در تشويق ديگران به چگونگی گذر از موانع برپا كرده است، در دانشگاه تكزاز يک پست كارشناسی ارشد در ارتباطات دارد، و دو كتاب نوشته است.
او می‌گويد به جای نشستن و پاسخ به ترحم ديگران، به اين نتيجه رسيدم كه شروع به فعاليت كنم و بر مشکلات چيره شوم و به ديگران بياموزم.



:: موضوعات مرتبط: خبر های پر بیننده , ,
:: برچسب‌ها: دختری با ذهن زیبا , زیبا ترین دختر دنیا ,
:: بازدید از این مطلب : 1112
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مرتضی

(( انگور ))در ادب فارسی

انگور یا رَز،که در ادب فارسی،از ان به عنوان مظهر شادی و خرمی یاد کرده اند،میوه ای است که معمولا در اواخر تابستان و اوایل پاییز به بار می نشیند و از دیر باز در ایران وجود داشته است...در جوامع الحکایات امده است،روزی((هما=پرنده سعادت))در حالی که ماری بر گردنش پیچیده بود،وارد دژ جمشید شد؛جمشید دستور داد مار را با تیر بزنند و این کار را کردند و هما رهایی یافت و از انجا رفت...سال بعد در همان روز هما دوباره به دژ بازگشت و چند(( تخم=دانه)) که در منقار داشت بر زمین انداخت و از انجا دور شد...جمشید بزرگان را به مشورت فراخواند و به توصیه انها دستور داد ان دانه ها را بکارند...چون دانه برامد و ثمر داد و میوه انرا دیدند که از خوشه یک یک جدا می شود،دانستند که باید این میوه را اب گرفت...چنین کردند و در خُمره اب ان را گرفتند و مدتی ماند،اما هیچ کس جرات خوردن انرا نداشت چون نمی دانستند که زهر است یا پادزهر...چون اب خمره صاف شد،شاه دستور داد ((مردی خونی=قاتل))را از زندان اوردند و چند پیمانه بدو دادند و مرد سرمست شد و خوابید...فردا حال او را پرسیدند و گفت:نمی دانم که چه می خوردم اما خوش بُوَد،ای کاش امروز هم دو سه پیمانه از ان را می یافتم، و بدین سان شراب پدید امد...همچنین در داستان ادم و حوا امده، انگورنخستین چیزی بود که انها خوردند و در عیش و نشاط افتادند و اخرین چیزی که خوردند گندم بود و درهای غم و غصه بروی انها باز شد،و از همین رو است که انگور را سبب شادی می دانند و گندم را مایه اندوه و محنت...در عهد عتیق، نوح نخستین کسی است که تاکستان ترتیب داد. خوشه انگور به شش یا هفت ستاره پروین اشاره دارد((=خوشه پروین)). عوام را در گذشته باور بر این بود،که از نور ((ستاره سُهیل))است که انگور رنگ می گیرد و می رسد.

در شعر فارسی با تعابیر گوناگون به انگور اشاره شده و شعرای بزرگی همچون((منوچهری،رودکی،ناصر خسرو،لبیبی و...))به ان اشاره کرده اند.



:: موضوعات مرتبط: پزشکی , ,
:: برچسب‌ها: (( انگور ))در ادب فارسی,شراب, ,
:: بازدید از این مطلب : 807
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 19 تير 1394 | نظرات ()